به گزارش عصر تجارت به نقل از خط و نقد، در پی حادثه تلخ سقوط بالگرد رئیسجمهور فقید، سید ابراهیم رئیسی، که در واپسین روز اردیبهشت ۱۴۰۳، غم و ناباوری را به جان ملت نشاند، بسیاری گمان میکردند فضای سیاسی کشور دچار سکون و رخوت شود. اما حالا، در واپسین روزهای منتهی به جمعه ۱۵ تیر، میدان انتخابات ریاستجمهوری، بار دیگر به نقطه تلاقی عزم ملی، شور مردمی و مردمسالاری دینی بدل شده است.
تهران در ۱۳ تیر، متفاوت از هفتههای گذشته است. خیابان انقلاب، میدان ولیعصر، ایستگاههای مترو و حتی فروشگاههای زنجیرهای، پر شدهاند از صدای گفتوگو، پچپچهای تحلیلگرانه، پوسترهایی از دو نامزد باقیمانده – سعید جلیلی و مسعود پزشکیان – و شور عمومی که بهتدریج به جوش آمده است. از چهرههایی که چهار هفته قبل شاید دلسرد یا تردیدآمیز به این فرایند نگاه میکردند، حالا نشانههایی از جدیت، امید و مشارکت شنیده میشود.
میدان مشارکت، در حالی گرمتر از مرحله اول شده که رسانههای معاند همچنان به طبل بیمشارکتی میکوبند. روایتسازیهایی که سعی داشتند انتخابات چهاردهم را «بیرقیب»، «بیرمق» و «بیتأثیر» معرفی کنند، در برابر واقعیت میدانی این روزها فرو ریختهاند. حالا، در بسیاری از محلات تهران، از نازیآباد تا نارمک، از تهرانپارس تا یافتآباد، شور انتخاباتی نهتنها زنده است، بلکه در حال گسترش است.
در پیادهروهای خیابان طالقانی، دانشجویان داوطلب، بروشورهای تحلیلی درباره رویکردهای دو نامزد منتشر میکنند. آنسوتر، مردی سالخورده روی صندلی پلاستیکی نشسته، مشغول پخش تراکت نامزدی است که به آن باور دارد. در کافهای در خیابان شریعتی، گروهی از جوانان بیآنکه وابسته به ستادی باشند، در حال بحثهای تند اما پرانرژی درباره سرنوشت کشور در چهارسال آیندهاند. این تصویرها، بهروشنی میگویند که انتخابات، با همه چالشها، هنوز جدیترین میدان مشارکت در جمهوری اسلامی است.
مردم نهفقط میان دو نامزد، بلکه میان دو قرائت از اداره کشور، دو دیدگاه نسبت به تعامل با جهان، و دو نگاه نسبت به عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی دست به انتخاب میزنند. همین تمایز، انگیزه مشارکت را بالا برده است. آنچه که رسانههای معاند سعی در پنهان کردن آن دارند، دقیقاً همین واقعیت میدانی است: «مردم در حال بازگشت به صحنهاند.»
نکته مهم آنکه در این بازگشت، سهم قابل توجهی از مردم، جوانانی هستند که بخشی از آنان در انتخابات قبلی شرکت نکرده بودند. اما حالا، در فضای جدید، آنها احساس میکنند رأیشان تعیینکننده است. گروهی از دختران دانشجو در دانشگاه علم و صنعت، در پاسخ به خبرنگار خط و نقد میگویند که «با همه گلایهها، رأی میدهیم، چون جای خالیمان را دیگران پر نکنند.»
از مشهد تا اهواز، از کرمانشاه تا بندرعباس، گزارشها از گرمشدن ستادها، تشکیل میزهای مناظره در محلهها، راهاندازی جلسات خانگی و برگزاری نشستهای مردمی حکایت دارد. تبلیغات دیجیتال، بهویژه از طریق پلتفرمهای داخلی، پویاتر از همیشه شده و برخلاف آنچه برخی وانمود میکنند، هیچگاه فضای انتخاباتی به این اندازه در اختیار مردم نبوده است.
نقش رسانهها در این فضای پرشتاب انتخاباتی بیش از هر زمان برجسته است. اگرچه رسانههای معاند با تمام توان سعی در تضعیف مشارکت دارند، اما رسانههای داخلی – چه رسمی و چه غیردولتی – موفق شدهاند با تولید محتواهای تحلیلی، گفتوگوهای منصفانه و گزارشهای مردمی، ارتباطی واقعی با افکار عمومی برقرار کنند.
از پادکستهای تحلیلی گرفته تا مستندهای کوتاه از زندگی واقعی مردم در اقصی نقاط کشور، رسانههای متعهد توانستهاند اعتماد ازدسترفته بخشی از جامعه را تا حدی بازیابی کنند. خط رسانهای امید، احترام به دغدغههای واقعی مردم، و دوری از شعارزدگی، شاخصهای اصلی روایت تازهای است که رسانههای داخلی از انتخابات ۱۴۰۳ ارائه دادهاند.
دموکراسی دینی در ایران، برخلاف نسخههای غربی، ترکیبی است از شور مردمی، آگاهی سیاسی و مسئولیت شرعی. همین تلفیق منحصربهفرد است که مشارکت در انتخابات را به امری فراتر از رقابت حزبی تبدیل کرده است. در جمهوری اسلامی، رأی، نهفقط یک انتخاب فردی، بلکه اعلام وفاداری به نظم سیاسی برخاسته از مردم و دین است.
حالا، دو روز مانده به مرحله دوم، ایران در آستانه انتخابی مهم ایستاده است. انتخابی که در بستر فقدان رئیسجمهور فقید، تلخی تحریمها، فشارهای اقتصادی و جنگ روایتها، همچنان پرشور، زنده و جدی باقی مانده است.
تهران در ۱۳ تیرماه، در آستانه جمعهای بزرگ، فقط یک پایتخت سیاسی نیست؛ نماد پایداری مردمی است که هم از رنجها باخبرند، هم به قدرت خود باور دارند. چشمها به آینده دوخته شدهاند، اما پاها در میدان هستند. صندوقهای رأی، آمادهاند تا پذیرای اراده ملت باشند.