به گزارش عصر تجارت، به نقل از شهر بورس، تبریز، شهر صنعت و تجارت شمالغرب، این روزها با ترافیکی سنگین و روزافزون روبهروست که زندگی روزمره شهروندان را مختل کرده و به تدریج خود را به یک بحران تمامعیار شهری تبدیل میکند.
تبریز، شهر صنعت و تجارت شمالغرب این روزها بیش از هر زمان دیگری با چالشی روبهروست که زندگی روزمره شهروندان را تحت تأثیر قرار داده؛ ترافیک. گرههایی که هر صبح و عصر شهر را از حرکت بازمیدارد، دیگر فقط به یک مشکل موقتی شباهت ندارد؛ بلکه بهتدریج خود را بهعنوان یک بحران تمامعیار شهری نشان میدهد. بحرانِ زمان، اعصاب، آلودگی و کیفیت زندگی.
شهروندان دیگر با جمله «عصر دمغروبی نرو آبرسان» یا «صبحها حتماً نیم ساعت زودتر راه بیفت» زندگی میکنند؛ عباراتی که در ظاهر طنزآلود است اما عمق یک مشکل جدی را بازگو میکند.
نقاط حساس و گلوگاههای اصلی ترافیک
بررسی میدانی نشان میدهد چند محدوده، بیشترین سهم را در ایجاد قفل ترافیکی دارند:
۱) آبرسان، نصفراه و دانشگاه
این محدوده بهنوعی قلب تپنده کسبوکار، دانشگاهها و مراکز درمانی است. حجم رفتوآمد دانشجویان دانشگاه آزاد، بیمارستانها و مراکز اداری، همگی دستبهدست هم داده تا آبرسان یکی از اصلیترین مراکز ازدحام ترافیک باشد.
۲) چایکنار تا میدان ساعت
بافت تاریخی و قدیمی شهر، خیابانهایی با ظرفیت محدود و حضور مراکز گردشگری و اداری، این بخش را در همه ساعات روز شلوغ نگه میدارد.
۳) فهمیده، ولیعصر و مسیرهای ورودی غرب تبریز
تراکم بالای سکونت در غرب شهر و تمرکز مراکز تجاری در ولیعصر، باعث میشود این محدوده در ساعات اوج تقریباً قفل کامل باشد.
۴) ورودیهای اصلی شهر
جاده تهران، پاسداران، سردرود و راههای منتهی به مرکز، بهویژه در ابتدای صبح و پایان شب، شاهد موج سنگینی از خودروهای ورودی هستند.
ترافیک تبریز؛ علل ریشهای یک مشکل ماندگار
۱) رشد خودرو و ناتوانی زیرساختها در پاسخگویی
تبریز طی سالهای اخیر بهطور بیسابقهای شاهد افزایش تعداد خودروهای سواری بوده است. مرکز استان بودن، حضور صنایع بزرگ و سطح درآمدی مناسبتر نسبتبه برخی از شهرهای کشور، باعث شده خرید خودرو بهشدت افزایش یابد. اما توسعه خیابانها، زیرساختها و سامانههای کنترل ترافیک با این رشد هماهنگ نبوده است.
۲) تمرکز شدید کاربریها در هسته مرکزی
بیشتر ادارات کل، سازمانها، بانکها، بیمارستانهای اصلی و مراکز تجاری در محدوده مرکزی شهر قرار دارند. کارمندانی که باید صبحها از شرق، غرب، جنوب و شمال تبریز به مرکز شهر برسند، عملاً یک موج ترافیکی ثابت تشکیل دادهاند.
۳) حملونقل عمومی ناکارآمد؛ از مترو تا اتوبوس
مترو: خط ۱ فعال است اما خطوط ۲ و ۳ به دلیل کندی پیشرفت، هنوز نتوانستهاند بار ترافیک را کاهش دهند.
اتوبوسرانی: کمبود اتوبوس، فرسودگی ناوگان و طولانی بودن زمان انتظار، باعث شده بسیاری از شهروندان از اتوبوس بهعنوان گزینه اصلی رفتوآمد استفاده نکنند.
تاکسی: گرچه تعداد تاکسیها زیاد است، اما حضور آنها نیز خود بخشی از بار ترافیک محسوب میشود.
۴) کمبود فضای پارک و بارگذاری اضافی بر خیابانها
در مرکز شهر، پارکینگها محدودند و بسیاری از رانندگان ناچارند برای یافتن جای پارک چندین دور در خیابانها بزنند؛ اقدامی که در ادبیات شهری «ترافیک جستوجوی پارک» نام دارد و سهم مشخصی در شلوغی دارد.
۵) پروژههای عمرانی طولانیمدت و همپوشانی آنها
در برخی دورهها چند پروژه در یک محدوده بهطور همزمان اجرا شده است؛ از ایجاد زیرگذر گرفته تا بهسازی خیابانها. نتیجه، گلوگاههای جدید و تنگشدن جریان عبور و مرور بوده است.
صدای مردم؛ روایتی از دل شهر
گفتوگوها با شهروندان تصویری کاملاً روشن از واقعیت ترافیک ارائه میدهد:
مادر یک دانشآموز میگوید که «صبحها از باغمیشه تا مدرسه بچهام در ولیعصر، نیم ساعت در راهیم.»؛ راننده تاکسی خط ولیعصر – آبرسان هم معتقد است که «کاری که باید ۱۰ دقیقهای انجام بشه، بعضی روزها نیمساعت طول میکشه.»
تبعات اقتصادی و اجتماعی ترافیک در تبریز
گرچه ترافیک پدیدهای عمومی در کلانشهرهاست، اما در تبریز بهدلیل ساختار خاص شهر، تبعات آن شدیدتر است:
۱) کاهش بهرهوری و افزایش هزینه زمانی
طبق بررسیهای غیررسمی، یک شهروند تبریزی بهطور متوسط روزانه بین ۳۰ تا ۵۰ دقیقه بیشتر از مقدار استاندارد در ترافیک میماند. این زمان از کیفیت زندگی و بهرهوری کاری میکاهد
۲) آلودگی هوا
گرههای ثابت ترافیکی در تبریز در کنار قرارگیری شهر در یک حوضه جغرافیایی خاص، نقش مهمی در افزایش ذرات آلاینده دارد.
۳) فرسایش روانی و افزایش تنش شهری
از تأخیر در رسیدن به محل کار تا نگرانی از دیر رسیدن دانشآموزان، همگی فشار روانی بالایی ایجاد کردهاند.
۴) کاهش جذابیت گردشگری تبریز
گردشگرانی که ساعات طولانی در مسیرهای پرترافیک میمانند، تجربهای نهچندان مطلوب از بازدید از شهر خواهند داشت.
اقدامات مدیریت شهری؛ گامهایی برداشته شده، اما ناکافی
شهرداری تبریز طی سالهای اخیر برنامههایی برای کاهش تراکم ترافیکی اجرا کرده؛ از جمله:
توسعه نسبی خط ۱ مترو و آغاز عملیات اجرایی خطوط دیگر
بهکارگیری سیستمهای کنترل هوشمند ترافیک
احداث زیرگذرها و بهبود برخی تقاطعها
نوسازی بخشی از ناوگان اتوبوسرانی
اجرای طرحهای مقطعی ترافیکی در پایان سالها و مناسبتها
اما کارشناسان معتقدند که این اقدامات، بیشتر مسکنهای کوتاهمدت بودهاند و راهحل بنیادی و یکپارچه برای مدیریت ترافیک هنوز تدوین نشده است.
راهکارها؛ نقشه راهی برای نجات تبریز از بحران ترافیک
برای عبور از وضعیت کنونی، مجموعهای از اقدامات همزمان و بلندمدت ضروری است:
۱) تکمیل سریع خطوط مترو
بدون شبکه حملونقل ریلی گسترده، امکان مهار ترافیک وجود ندارد.
۲) توسعه ناوگان اتوبوسرانی
افزایش تعداد اتوبوسها، نوسازی ناوگان و ایجاد خطوط تندرو (BRT) میتواند در کوتاهمدت اثرگذار باشد.
۳) انتقال ادارات از مرکز شهر
توزیع کاربریها از مهمترین سیاستهایی است که بسیاری از کلانشهرهای بزرگ دنیا به آن روی آوردهاند.
۴) ایجاد پارکینگهای طبقاتی در نقاط پرتردد
بهجای ساخت چند پارکینگ کوچک، باید پروژههای بزرگ و منطقهای تعریف شود.
۵) اجرای محدودیتهای هوشمند تردد
اعمال محدودیت برای خودروهای تکسرنشین یا طرحهای مشابه، در کنار بهبود حملونقل عمومی، میتواند جریان ترافیک را تنظیم کند.
۶) مدیریت یکپارچه پروژههای عمرانی
پروژههای شهری باید زمانبندی دقیق و هماهنگ داشته باشند تا گلوگاههای اضافی ایجاد نشود.
ترافیک تبریز تنها یک مشکل حملونقلی نیست؛ مسئلهای است که بر اقتصاد، سلامت، روان و کیفیت زندگی شهروندان سایه انداخته.
اگرچه تلاشهایی انجام شده، اما روند فعلی نشان میدهد شهر نیازمند برنامهریزی بلندمدت، علمی و مبتنی بر داده است؛ برنامهای که از نگاههای مقطعی عبور کند و به آیندهای مبتنی بر حملونقل عمومی، معابر استاندارد و مدیریت هوشمند ترافیک برسد.
تبریز ظرفیت آن را دارد که به شهری با ترافیک روان و ساختاری پیشرفته تبدیل شود، اما این مسیر تنها با تصمیمهای سخت، اجرای جدی و نگاه توسعهمحور قابل تحقق است.